مطالبی در مورد نجم الدین شریعتی:
یکی از مجریانی که در سال ٨٨ موقع ظهر اون رو در تلویزیون می دیدیم نجم الدین شریعتی مجری برنامه سمت خدا بود که اجرای بسیار خوب رو در تلویزیمن داشتند می خوام مطلبی رو در مورد این مجری توانمند براتون بیان کنم:
شریعتی در شهرستان همیشهبهار تنکابن به دنیا آمده و 28 بهار عبودیت را پشت سر گذارده است. وی پس از اخذ دیپلم برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران عزیمت میکند و دست تقدیر، حکایت همیشگی دامنگیری خاک غربت را برایش رقم میزند
فاصلهها را در اجرا میتوان فریاد زد؟
اگر فاصله من و مخاطبم نزدیک باشد، نیازی به فریاد زدن نیست. خیلی راحت، صمیمی و در گوشیتر میتوانی با او صحبت کنی اما گاهی اوقات که این فاصله زیاد باشد میتوانی فریاد بزنی. آنوقت این فریادها میتواند به هر نحوی باشد.
با سکوت چطور؟
سکوت بلندترین فریاد است.
این فاصلهها چطور ایجاد میشود؟
معمولا به مخاطب و کاراکتر مجری بستگی دارد. اگر مخاطب با مجری همذاتپنداری کند، فاصله به حداقل میرسد اما اگر احساس کند مجری شعار میدهد و سخنانش با باورهایش در تضاد است نمیپذیرد و در نتیجه این فاصله بیشتر میشود.
به نظر میرسد شما در اجرایتان از گزینه فریاد بیشتر از سکوت استفاده کردهاید؟
همیشه این طور نیست، زیرا فریاد را خیلی باور ندارم مثلا ما نمیتوانیم در اجرا فریاد بزنیم که خدا هست. ما اطلاعرسانی میکنیم اما مخاطب خودش باید به این باور برسد و به سراغش برود.
شما زودتر اجرا را فراموش میکنید یا اجرا شما را؟
فکر میکنم اجرا زودتر مرا فراموش کند. سیستم این طوری است. تا زمانی میتوانی در این عرصه بمانی که حرفی برای گفتن داشته باشی. ماندگاری در اجرا از آن کسی است که با استفاده از نوآوری و خلاقیت، تمام ظرفیتها و استعدادهایش را به کار گیرد و به یک سری تولیدات فکری فاخر برسد و متناسب با نیاز جامعه و مخاطب پیش رود. تا وقتی پا به پای مخاطب جلو روی، تو را میپذیرد و تا وقتی پذیرفتهشده باشی، هستی. گاهی اوقات مجری با مخاطب همراه نیست؛ یا بسیار جلوتر حرکت میکند و یا عقبتر است. اگر بیننده نتوانند چشمانداز حضور تو را درک کند، جایی برای ماندن نخواهی داشت. سوالی که شما پرسیدید نسبی است. اگر کسی بخواهد در این عرصه بماند باید استانداردهایش را رعایت کند.
شما رعایت کردهاید؟
به هیچ عنوان قصد تعریف از خودم را ندارم اما بیشتر دوستان جوانم که از جامعه دانشگاهی هستند، میگویند آن چیزهایی که برای ما خیلی مهم و ارزشمند است و باید رعایت کنی را در اجرایت میبینیم. این اظهارنظرها علاوه بر این که به من کمک میکند، بار مسوولیتم را نیز سنگینتر میکند، لذا همواره سعی میکنم بین مردم باشم و نظراتشان را بشنوم و با مطالعه مستمر، کارم را بهبود بخشم، زیرا معتقدم که اجرا بدون مطالعه، هیچ ارزشی ندارد.
اما مردم معمولا به چهرههای رسانهای لطف دارند و کمتر نقطهضعفها را مستقیم به خود فرد میگویند.
درست است اما اگر باور داشته باشیم که دوستان واقعیمان همانهایی هستند که مثل یک آینه عمل میکنند، خیالمان راحت میشود. خوشبختانه در بین دوستان من، آدمهایی هستند که خیلی اوقات عیبهایم را بیپرده بیان کردهاند و من نیز سعی کردهام آنها را اصلاح کنم. گاهی حرکات اضافی یا بیان حرفهایی که به قول شما شائبه شعاری بودن را پیش میآورد در اجرایم بوده است که به لطف انتقاد همین دوستان، برطرفشان کردهام.
پلی به گذشته اجرایتان زدهاید؟
خیلی زیاد. اولین اجرای من در نیمرخ و برنامه <نقطه ب> بود. زمان تولید این برنامه خیلی وسیع و گسترده بود و برخلاف کارهای امروز که مثل فستفود خیلی سریع آماده میشود خیلی راحت و با فراغ بال درست مثل زمانهایی که مامانهایمان از 4 صبح خورش را آماده میکنند تا برای ناهار ظهر آماده شود، کار میکردیم. هر جا احساس میکردیم کار بخوبی پیش نمیرود، تعطیلش میکردیم و شرایط جانبی نیز تاثیری روی کارمان نداشت. دلی و حسی بود و با وجود آن که خیلی به استانداردهایی که یک مجری باید رعایت کند، مقید نبودم، برایم دلنشین است.
این تجربه دیگر برایتان تکرار نشد؟
الان دیگر آن حس را در عرصه اجرا نمیبینم. نمیدانم، شاید دلیل ماندگاری نقطه ب، فضایش بود. مثل زلال احکام، عقیق و دیگر برنامههایی که معمولا من اجرا میکنم، گفتگومحور نبود. مجری خودش یک کاراکتر داشت و این خیلی به انتقال پیام و حسی که دارای کمک میکند.
خوب و بد لحظههای اجرا را با بیننده تقسیم میکنید؟
خود به خود تقسیم میشود.
اما بعضی معتقدند که بدیها تقسیم نمیشود؟
همیشه حق با مشتری است [میخندد] شاید دوم!
ستاره بودن را دوست دارید؟
دوست دارم.
در اجرا یا دین؟
در اجرا، در دین، در آسمان زندگی. ستاره بودن در هر جا و هر کار خیلی خوب است.
در کدام سختتر است؟
قطعا در دین اما چقدر خوب است که آدم همیشه نوری از خودش داشته باشد ولو اینکه سوسو بزند.
دلتان برای خداحافظی تنگ شده…؟
خاطر تو را ستایش میکنم که شان نزولی است بر آیهآیه دلتنگیهایم. وقتی هستی شیرینشیرین، وقتی میروی تلخ تلخ. اشک من که هیچوقت شور نبوده
بد نبود دوست داشتم بیش تر و در مورد مسایل دیگه هم با ایشان صحبت می کردید
درموردمواردخصوصی نگفته شده
مجری توانمندی هستن. مرسی از مطالبتون[لبخند]
ازدواج کردن؟
سلام آقای شریعتی به نظر میاد یک جوان پاک وبا صداقت هستند از طرف ما به ایشون اتماس دعا بگید...... واقعا محتاجیم محتاج به درگاهش هستیم یک وبلاگ هم دارم که حرفام را به خدا میزنم میتونید یه نگاه بندازید
آره گلم هفت سالی میشه ازدواج کردن شما راه خودتون رو برید دیگه هم از این جور سوالا نکنید برای یه دختر زشته خودشو اینقدر سبک کنه تازه فرزند هم داره
حالا بی شوخی ازدواج کرده؟[خنثی]
ممنون از مطلبتون.......راستش جا خوردم اومدم دیدم بیشتر نظرا از دختراس.......یعنی اقایون اقای شریعتی رو دوست ندارن؟ خیلی دوست داشتم با ایشون ملاقات میکردم.دلم تنگ شده واسه اینکه با یه ادم با خدا که بوی معنوییت میده حرف بزنم.
اجراشون عالیه و کارش خیلی درسته
بهترین مجری